کتاب من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم
اثر محمدرضا صفدری
“من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم” رمانی است به قلم “محمدرضا صفدری”، که توانسته عنوان “تحسین شده هیئت داوران جایزه ی مهرگان ادب 1381” را به خود اختصاص دهد. قصه از جایی آغاز می گیرد که نوذر از خواب چشم باز کرده و اکنون تلاش می کند به خاطر آورد که کیست و چه کار کرده است. او به یاد می آورد که مرده ای را از مزار بیرون کشیده؛ به خاطر می آورد که یک بیماری در ریگستان شیوع پیدا کرده؛ یادش می آید که گویی نسبتی با زارپولات ریگستانی دارد و اینکه تمام زنان خود را به نام گل افروز می خوانده است.
شیوه ای که “محمدرضا صفدری” در نگارش رمان “من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم” در پیش گرفته، بیش از آن که به خود حادثه پر و بال بدهد، بازتاب حادثه را مورد پرداخت قرار می دهد و به همین سبب، آنچه وقوعش پیش بینی می شود، با آنچه امکان وقوع آن پیش بینی نمی شد در هم آمخیته و فضای جالبی را در قصه رقم می زند. اینگونه است که خواننده در انتها از خود سوال می کند که آیا ماجرا واقعی تر بود یا اثر آن.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.