کتاب فرهنگ واژگان گویشی دشتی
اثر سید کوچک هاشمی زاده
سید کوچک هاشمی زاده فرزند سید مصطفی به سال ۱۳۲۴ خورشیدی در خانواده ای عالم، در خورموج دیده به جهان گشود. دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش می باشد. ایشان آگاهی زیادی پیرامون تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر جنوب به ویژه دشتی دارد و در زمینه تاریخ اسلام، ادبیات فارسی، عربی و واژه شناسی صاحب نظر است. از دوره دانش آموزی به سبب مصاحبت و هم نشینی با بزرگان دیار دشتی، علاقه بسیاری به پژوهش و نویسندگی داشته و این ویژگی تا به امروز در وجود وی باقی مانده است. نتیجه تحقیقات علمی وی، کتاب های “فرهنگ لغات مشابه”، “ضرب المثل های محلی” و چندین سفرنامه می باشد که هنوز به چاپ نرسیده است و “بنیادهای دستور گویش دشتی” اولین اثر و “فرهنگ واژگان دشتی چهار جلد” دومین اثر استاد هاشمی زاده می باشد که در دسترس دوست داران قرار گرفته است.
فهرست مطالب:
مقدمه مؤلف، چند نکته دستوری، نشانه ها و آوا نویسی، فصل یک: دگرگونی واکه ها، فصل دو: دگرگونی هم خوان ها، فهرست منابع و مآخذ، فرهنگ واژگان.
به قلم استاد سید کوچک هاشمی زاده:
همزمان با اندیشه تدوین فرهنگی به نام فرهنگ لغات متشابه به واژه های اصیل دشتی که از زبان مردم کهنسال و دانش آموزان روستایی خود می شنیدم، برخوردم و این برخورد چنان مرا مجذوب کرد که تصمیم گرفتم از هر کس در مورد واژه های رایج در منطقه پرسش هایی داشته باشم. بدین منظور دست به کار شدم و کارم را با واژه های دشتی که خود می شناختم شروع کردم. کار اولیه من در مجموعه یک جلدی که فقط شامل واژه های رایج دشتی بود گردآوری شد. چندی گذشت و نتوانستم به دلایلی به واژه های بیشتری دست یابم. تا اینکه فرهنگ بهدینان به صورت هدیه دریافت و فرهنگ شوشتری را خریداری کردم و به واژه هایی پی بردم که در هر دو گویش به کار می رود. بنابراین تصمیم گرفتم که از این دو فرهنگ نیز بهره ببرم. اما این آغازی بود که مرا به دنبال تطابق و مقایسه واژه های بیشتری از گویش های نقاط دیگر بکشاند. و بدین ترتیب بود که دفتر کوچک یک جلدی مرا به چند دفتر بزرگ با تطابق گویش هایی از مناطق مختلف کشور و آوردن شواهد شعری و ضرب المثل های محلی تبدیل کرد که آغازی است برای پویندگان راه تحقیق و پژوهش. کاری که من انجام داده ام بر اساس ضوابط زبان شناسی و نه بر اساس روش های صحیح تحقیق صورت گرفته و سلیقه شخصی است و هیچ ادعایی هم نداشته و ندارم. تألیف کتاب فرهنگ واژگان گویش دشتی را از اوایل سال شصت هجری آغاز کردم و در بیست دفتر تدوین و در چهار جلد چاپ شد. من نیم نگاهی کوتاه به گویش دشتی داشته ام و امیدوارم در آینده بزرگان علم وادب با توان بیشتری این اثر را تصحیح و تکمیل کنند.
چند نکته دستوری:
۱. در گویش دشتی به خلاف فارسی، مصدر را از شکل سوم شخص فعل گذشته به اضافه نشانه اسم مفعول می سازند مانند: رفت = رفته، خَرْد = خَرْده، کِرْد = کِرْده.
۲. اغلب افعال گویش دشتی با اسم مفعول آنها از نظر تلفظ یکی است مانند: رفته = رفتن، رفته = رفته.
۳. در زبان پارسی باستان ضمایر فاعلی قبل از فعل می آید مانند: امان گفت، اتان گفت، اشان گفت. در گویش دشتی نیز اینچنین است با این تفاوت که “ان” آخر این ضمایر حذف شده مانند: اُم گو = گفتم، اِت گو = گفتی، اِش گو = گفت.
۴. در اغلب واژه هایی که به “آب” ختم می شود در گویش دشتی به “اَوْ” (Ow) تبدیل می شود مانند: آسیاب = اَسِیوْ (هَسیو)، پاریاب (پاریو).
۵. در پاره ای واژه هایی که به “ان” آخر کلمات فارسی ختم می شود، “ان” با تبدیل به “و” یا به “ون” می شود مانند: نان = نو = نون _ باران = بارو = باران _ سامان = سامو = سامون امّا در پاره ای از واژه ها مانند پیمان فقط به پیمون تبدیل می شود و “پیمو” استعمال ندارد.
۶. در پاره ای از کلمات مانند: خان به معنی (بزرگ و رئیس قبیله) هیچ تغییری ایجاد نمی شود و به همان صورت خان تلفّظ می شود. اما خانه به خونه و خوان به خون تبدیل می شود.
۷. پاره ای واژه ها مانند خون به گویش اصیل و قدیمی دشتی (بیشتر در جنوب دشتی) به خوین Xuyn و در تداول بقیه به خین Xin _ “دُخت” به دُهْت بدون نقطه ودُوَهْت Duwaht و “مُو” به موین Muyn و در هر تداول بقیه به مین Min تبدیل می شود.
✍️لیلا حیاتی
بخشی از کتاب:
نویسنده در این اثر در ابتدا به نکات دستوری موجود در گویش دشتی و رابطه آن با تلفظهای این گویش در زبان پهلوی و باستان پرداخته است و در ادامه وضعیت فعل و ضمیر و اسم و صفت و نشانههای جمع و تطور حروف در این گویش به گونه مبسوط بررسی کرده است. «در ضمایر مفعولی ناپیوسته تنها «وُ» vo= به اوّل ضمایر مفعولی پیوسته درمیآید و آنها را از پیوسته به ناپیوسته تبدیل میکند. مانند:
خوم Xom خودم که به وخوم Vo-Xom= به خودم تبدیل شده است.» (هاشمیزاده، 1399 :17-18).
ضمایر پیوسته | |
مفرد | جمع |
Mم=م | Mu=مان |
Tت=ت | Tuتو=تان |
Sش=ش | Ŝuشو=شان |
در بخش بعدی به دگرگونیهای واکهها پرداخته و در نمونهای بیان داشته که «واکه «اَ= َ/a» پیش از همخوانهای «ب» و «ف» یِ ساکن میافتد: یعنی گروه واکه « َ/a» به اضافه همخوان لبی ساکن بر روی هم به سایواک «او/ow» تبدیل میشود.» (همان:23)
ف | د | __ | ف | د | __ |
افزار=ابزار | اوزار | Owzãr | اَفسار | اوسار | Owsãr |
دِرفش | شُو | Šow | کَبک | کُوگ | kowg |
یا در مورد واکه آ(ا)/a=او(و) ow در گویش دشتی، معلوم میکند که «واکه آ(ا)/a در پایان گاهی (بهویژه هنگامی که واژه مضاف واقع شود) به «او/ow» تبدیل میشود، به علاوه این واکه پیش از واجهای لبی «ب/b»و «و/v» نیز مانند سایواک «او/ow» فراگه میشود و واج «ب» یا «و» حذف میشود و میافتد، یعنی گروه واکه «آ/ā» به اضافه واجهای لبی «ب/b» و «و/v» بر روی هم سایواک «او/ow» تبدیل میشود».(همان:29)
فصل بعد به دگرگونی همخوانها میپردازد که در چهار بخش ابدال، ادغام، حذف و قلب مورد بررسی قرار میدهد. در بحث ابدال حدود 23 مورد قاعده و دگرگونی ذکر میکند. در بخش حذف حدود 13 مورد و در بحث قلب و ادغام به ذکر 25 مورد کفایت میکند.
از نکتههای مهم در گویش دشتی، قرار گرفتن شناسه قبل از فعل است که در حقیقت شناسنامه گویش دشتی محسوب میشود. به این موضوع در این اثر پرداخته شده که «در زبان پارسی باستان ضمایر فاعلی قبل از فعل میآید مانند -امان گفت، -اتان گفت، -اشان گفت. در گویش دشتی نیز اینچنین است با این تفاوت که «ان» آخر این ضمایر حذف شده مانند: اُم گو=گفتم، اِت گو=گفتی، اِش گو=گفت» (همان:14)
در بحث ابدال در مورد حرف ق/q بیان میدارد که «بستواج «ق/q» در گویش دشتی وجود ندارد و بهجای آن «ک/k» تلفظ میشود و گاهی نیز به «خ/x» و در واژه قوری به «غ» تبدیل میشود (همان:42)
در مبحث حذف، بحث بسیار مفصلی در مورد حذف حروف در گویش دشتی دارد که در موارد فراوانی شاهد مثالهایی از پهلوی نیز ذکر کرده است. از موارد نادر و خوشقلم این اثر، این است که در توضیحاتِ مربوط به دستور و فرم زبانی و نحوی به جزئیات و موارد استثنایی تغییر و تحولهای دستوری و بنیادی نیز پرداخته است.
بهطور مثال، در بحث حذف «د/d» به مواردی که این حذف در گویش دشتی اتفاق افتاده است، پرداخته که 1- اگر پیش از آن یکی از واکههای دراز یا«ُ/o» باشد مانند استاد= اُسا/ اِسا. 2- اگر پس از سایواج «ز/ z» باشد مانند دُزد= دُز. نزدیک=نزیک nezik- 3-اگر پیش از آن یکی از واکههای دراز یا «وُ/ u» باشد. مانند رود=رو، رشید=رشی.
1 دیدگاه برای فرهنگ واژگان گویش دشتی دوره 4 جلدی
kanashishinigamisama در گفته:
تست